سفرنامه هند -ادامه پارت سوم - آگرا

مسیر دهلی به آگرا 204 کیلومتر4/5 ساعت  الی 6 ساعت با اتوبوس است . و البته در جاده چیزهای عجیب هست . و غذاهای تند و پیازدار.

که من خیلی لذت بردم. البته دوستم خیلی از پیاز بدش می آامد. 

من اصلا توی جاده هیچ امکاناتی نمی دیدم توی مسیر . این بسیار دور از ذهن بود

و هتل ما در آگرا وسط یک مکانی دورافتاده بود که به هیچ جا راه نداشت . و خوب بود که ما کلی برای خودمان کنسرو برده بودیم . چون همگروهی ها و دوستانمان هیچی نداشتند و رستوران هتل بسته بود. و تا مسافت طولانی رفته بودند و داستان خنده داری داشت چون سگ ها دنبالشان کرده بودند و من از این موضوع تا یک ماه میخندیدم.  ما به آنها کنسرو دادیم.

هتل پنج ستاره تاپ بود ولی safe box نداشت.

این انقدر برای ما عجیب بود که حد ندارد.

و اصلا با معیارهای پنج ستاره تاپ جور نبود. مخصوصا در مقایسه با هتل لی مردین دهلی.

ولی هتلمان در جیپور هم فوق العاده لوکس و عالی بود. فقط فکر کنم کیفیت هتل ها در آگرا پایین است.

بگذریم. 

به محض رسیدن . ما را بردند شب هندی.

یک محوطه بزرگ با میز و صندلی به تعداد و ورودیه که تمام تورهای ایرانی مسافران را آورده بودند. 

و موسیقی سنتی هندی میزدند و رقص هندی و برنامه های شاد هندی . 

با پذیرایی آبجو و لوبیا بوداده ( این لوبیا سفید های بو داده نمیدونم چرا همه جا هست - در دوبی هم توی بارها بود)* 

و بعدش رقص و آواز ایرانی تا دلتان بخواهد تا پاسی از شب . و بعد با گروه برگشتیم به هتل برای روزی پر چالش و دیدن دیدنی های آگرا و استراحت و خواب. 

صبح روز بعد محل صبحانه را پیدا کردیم . اسم هتل یادم نمی آید. اگر یادم آمد حتما اینجا ادیت میکنم.

پیدا کردن محل صبحانه خودش داستان داشت . 

هتل حالت هتل های شهرهای بزرگ را نداشت یک هتلی بود با معماری قمر در عقرب . از هر دری میرفتی از یک جای دیگر در می آمدی. خودش یک جور maze بود.

به هر روی بلافاصله اماده حرکت شدیم و دیر کردن ما مخصوصا که ما پرسنل هواپیمایی بودیم بسیار زشت بود. و تند تند خودمان را رساندیم به اتوبوس. 

یکی از مسافران نمیدونم خواب مونده بود .که دوست من آرزو با تمام غرزدن مسافران رفت و مسافر مزبور را آورد . کاری که کمتر کسی میکند و حتی لیدر تور نیز که دوست صمیمی ما بود نیز میخواست بدون او برود. چون وقت کم می آید و حق بقیه ضایع میشود. 

خلاصه حرکت کردیم.....

 آگرا = تاج محل 

در واقع دلیل قرار گرفتن آگرا در مسیر مثلث طلایی همانا تاج محل یکی از عجایب هفتگانه قرن بیست و یک است . 

دلیل عجایب اش هم میگویم  یکی از دلایلش اینه که در یکی از راهروها که می ایستی رو به تاج محل . به نظر می آید تاج محل به سمت تو می آید.

و دلیل دیگر تغییر رنگ سفید عمارت به رنگ صورتی و بنفش آبی و غیره در طول روز می باشد. که بسیار زیبا و شگفت انگیز است .

و حرفهایی که محلی ها زدند و گفتند از عجایب آن . که کمتر کسی میداند.

فکر میکنم مردم هند بعضی هایشان به بصیرت خاصی رسیده باشند. و دارای بیداری معنوی شده اند.

و از عمارت بخواهیم تعریف کنم محوطه بسیار بزرگ و سر سبز و مردم دسته دسته از هر کشوری با آرامش به سمت مقبره می روند. که میدانیم شاه جهان برای همسرش ساخت 

و بزرگترین سمبل عشق جهان است . 

و باز هم گفتنی هست.  

و لازم به ذکر است که معمارش ایرانی بوده است.

دیدن تاج محل خیلی حس خاصی داشت.

از هر بعد و هر زاویه که بگویی پر از شاهکار هنری بود و مفتخر بودیم معمارانش ایرانی بودند.

یک عده لیدی بوی با لباسهای رنگی رنگی هندی و ساری های بسیار زیبا آمده بودند و ما فکر کردیم خانم هستند و دربه در میخواستیم باهاشون عکس بندازیم و بلاخره پیدایشان شد و فقط بگم که قدشان بلند . صدا مردانه وحشت کردم . اصن یک حس فریک و عجیبی بود از نزدیک . توناژ صدای بسیار مردانه و لباس زنانه . و خوب خیلی هم زیبا بودند. تو رودروایسی عکس انداختیم. عکس اش الان موجود نیست توی کمد هست و باید اسکن شود.

این هم مقبره شاه جهان کنار همسرش داخل تاج محل این شکلی است.

بعد از قلعه سرخ آگرا دیدن کردیم.

به نظرم قلعه سرخ آگرا خیلی رمزآلود بود. جز مکانهایی بود که حس عجیبی به من میداد.

به نظرم از تاج محل جالب تر بود . این عکس هم در قلعه سرخ آگراست که از پنجره آن تاج محل دیده میشود.

 این سوراخ مهندسی شده که ممکن بود هر آن آدم بیفتد توش رمزآلود بود. 

این عکس زیر داستان جالبی دارد. من وقتی 17 یا 18 سالم بود این عکس را خیلی دوست داشتم . بدون اینکه بدونم کجا است یا کدام کشور است . وقتی وارد این قسمت قلعه سرخ شدیم . چنان شوک شدم که باورش برام سخت بود. که عکسی که بارها نگاه کرده بودم و حالا آنجا بودم.

 میخواهم توضیحات بیشتری بدهم در مورد قلعه سرخ البته آن چیزهایی که در نت نیست . یا حداقل انجا زبانی شنیدم .

این قلعه خیلی جاهایی داشت که برای من سوال بود. حالا تو عکس نشان میدهم.

این قلعه مربوط به قرن شانزدهم هست و هم نام همین قلعه تو دهلی هم اشاره کردم داریم قلعه سرخ دهلی.

از  ماسه سنگ قرمز که سنگ زبر و محکمی است ساخته شده است و مهندسی بسیار جالبی دارد.   واین قلعه شامل تعداد زیادی کاخ های باشکوه سلطنتی است که به کاخ های افسانه ای شهره بودند. که از آن جمله می توان به کاخ جهانگیر و خاص محل که توسط شاه جهان ساخته شده است اشاره کرد.

این عکسها را خودم گرفتم با گروهی که همراه بودیم . به دلیل اینکه ترجیح میدهم عکسهای تجربه خودم تا حد امکان در وبلاگمان باشد. این عکس را از قلعه ای بسیار با شکوه و عحیب در فضایی بود که تاج محل از انجا به وضوح دیده میشد.

هرچقدر از قلعه سرخ بگم نمیتونم همه داخلش را توصیف کنم فقط بگم که عین قصرهای افسانه ای بود. خیلی جزئیات داشت و بی نهایت شرقی و زیبا و سرخ . کلا داخلش خیلی عکس انداختیم . که انقدر توی عکسها دسته جمعی هست نمیشه گذاشت ولی مشابهاتش را پیدا کردم.

نمیدونم چرا قلعه سرخ آگرا را دوست داشتم از نوجوانی تا حالا .